صدا
علاقه به دانستن در مورد ارواح همیشه جذاب است. رمانی که در ادامه معرفی میکنیم در همین راستاست و نویسنده آن را به روح کشته شدگانی تقدیم میکند که خانواده هایشان مدتهاست به دنبالشان میگردند.
صدایی که رمان شد تا بماند
«خودکار را برداشتم و شروع کردم به نوشتن، ساعت دو بعد از ظهر تماس با خانم روستایی جهت هماهنگی فیلم برداری:، سوزان،... همان صدا بود، از ته گلو و آرام صدام زد، جیغ بلندی زدم و به سمت در ورودی دویدم همینجوری جیغ میکشدیدم در باز نشد هرچی دستگیره رو بالا پایین کردم در باز نشد، جرأت نداشتم به عقب نگاه کنم، رفتم به طرف آشپزخونه یه چاقو بزرگ برداشتم میلرزیدم از ترس، رنگم از گچ گذشته بود و به مرده شباهت پیدا کرده بودم، کیه، تو کی هستی، چی از من میخوای، کثافت من انسان هستم قدرت اشرف مخلوقات، من به تو برتری دارم، از من دور شو، دوباره همون صدا، صدایم کرد سوزان، جیغ کشیدم جیغ ممتد از اومدنم و تنها بودن پشیمون شدم، تو همین فاصله قسم خوردم هیچ وقت تنها نباشم، کاش مازیار بود، صدا از تو سالن اومد: ...»
آنچه خواندید بخشی از رمان «صدا» به نویسندگی «سحر یرش سعیدی» است. این رمان که دومین رمان از این نویسنده میباشد به گفته خود ایشان برای سنین بالای هفده سال مناسب میباشد.
درباره کتاب:
این کتاب در ۱۳۲ صفحه و در قطع رقعی و توسط «انتشارات ارشدان» به چاپ رسیده است. این کتاب به زبان عامیانه نگاشته شده است. نویسنده در این باره میگوید از آنجایی کتاب را به زبان عامیانه نوشته ام که مخاطب بهتر بتواند با جملات ارتباط برقرار کند و بتواند خود را به جای شخصیت داستان قرار دهد.
درباره نویسنده:
سحر یرش سعیدی در تاریخ سوم مهر ماه هزار و سیصد و هفتاد و یک در شهر آبادان متولد شد و اکنون ساکن تهران بوده و مجرد میباشد. او در زمینه حسابداری در مقطع کارشناسی تحصیل کرده است و به عنوان شاعر و نویسنده فعالیت میکند. وی در مورد آغاز کارش برای نویسندگی میگوید: نوشتن را از نوزده سالگی یعنی از زمان ورود به دانشگاه شروع کردم. ولی هیچگاه موفق نشدم داستانی را به پایان برسانم تا سن بیست و نه سالگی که اولین رمانم به چاپ رسید. او در ادامه از انگیزه اش برای نویسندگی میگوید و دلیل نویسندگی را علاقه و به اشتراک گذاری واقعیتها میداند، همچنین بر این عقیده است که این به اشتراک گذاری میتواند دید و ذهن انسان را بازتر خواهد کرد.
سحر یرش سعیدی از مادر و خواهرش که او را نوعی از خودش میبیند و قوت قلب همیشگی و هدایتگرش میداند، به عنوان بزرگترین حامیان و پشتیبانش در نویسندگی نام میبرد. از او سوال شد که به چه سرگرمیها و چه ورزشهایی علاقه دارد، و وی به تماشای فیلم، رفتن به سینما و طبیعت گردی و در پاسخ به سوال دوم به بدنسازی و تنیس و شنا اشاره کرد.
علاوه بر کتاب حاضر رماان دیگری با نام «رویای تلخ و شیرین» از وی به چاپ رسیده است و همچنین او در حال نگاشتن رمان دیگری نیز میباشد.
سحر یرش سعیدی این نوید را به مخاطبانش میدهد که: تا زنده هستم مینویسم، نوشتن روح مرا جلا میدهد و حال مرا خوب میکند.
او در اینباره ادامه میدهد: همه ی ما قطعا روزی خواهیم مرد و من میخواهم بعد از مرگم چیزی از من در تاریخ به یادگار بماند و چه چیزی بهتر از اینکه از من به عنوان یک نویسنده یاد شود.
ایشان خواندن کتابهای انگیزشی را به دلیل بالا نگه داشتن روحیه، برای مطالعه به کتاب خوانها پیشنهاد میکند.
سخنی از نویسنده:
«داستانهایی از زندگی هایی که در نهایت به موفقیت یا شکست می انجامند، میتوانند زندگی هر کدام از ما باشند. این جمله ای است که من روزانه با خود تکرار میکنم و به اطرافیان خود میگویم که هیچ اتفاقی چه خوب و چه بد ماندگار نیستند و ما باید برای زندگی بهتر تلاش کنیم و بدانیم که امروز در گذر است و فردا نیز خواهد گذشت».
اخبار مرتبط
ابراهیمیدینانی: سید جلالالدین آشتیانی بسیاری از کتابهای مرده را زنده کرد
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شب سید جلالالدین آشتیانی شامگاه یکشن...
جلیسه: تحلیل نتایج جایزه کتاب سال در کیفیسازی تولیدات مغفول مانده است
ه گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست خبری سی و چهارمین دوره جایزه کتاب سال ج...
معرفی نامزدهای کتاب سال در گروه «هنر»
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی خانه کتاب، از مجموع 2...
غزلخوانی محمدعلی بهمنی در کتابفروشی چتر
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مراسم غزلخوانی محمدعلی بهمنی، شاعر شن...
عدم پذیرش فروش آنلاین کتاب های دیگران
فروش آنلاین کتاب های انتشارات های دیگر در ارشدان انجام نمی شود.
...قرارداد همکاری ارشدان و رایامارکتینگ
قراردا همکاری بین شرکت رایامارکتینگ و انتشارات ارشدان منعقد شد.
...