ثریا عرفانیان

سینه هر آدمی گنجینهای از خاطرات است که اگر بگوید و بنویسد، مخاطبان بسیاری را جذب خواهد کرد. دراینجا با بانویی از ایرانزمین آشنا میشوید که در کنار خانهداری، قلم میزند و کتاب نیز مینویسد.
و خدایی که هست تا خاطرات زنده بمانند
خانم «ثریا عرفانیان عبدولا زاده کهن دوامی» در سال هزار و سیصد و چهل و چهار در روستایی در استان خراسان با نام چشمهگاه متولد شده است. وی تحصیلات خود را در دامنههای زیبای کوهی در همان روستا آغاز کرد و بعد از گذراندن پنجم ابتدایی تحصیل را رها کرد. ایشان از جدا شدن پدر و مادرش و سرگردانیاش در خانه فامیلها میگوید و آنها را به خدایی میسپارد که در آن دوران هوای او و خانواده اش را دورادور داشتند. خانم عرفانیان هم اکنون در شهرستان شهریار در استان تهران ساکن میباشد و در کنار خانه داری، دست به قلم هم دارد و کتاب مینویسد. بهطوری که سه کتاب از ایشان چاپ شده است و یک کتاب دیگر نیز در دست چاپ دارد. همچنین از افتخارات ایشان میتوان به همکاری اش با مجله «زن روز» در چهارده سالگی اشاره کرد.
خانم ثریا عرفانیان در کنار ورزش و نرمش، از نویسندگی و گوش دادن به موسیقی ملایم نیز به عنوان سرگرمی مورد علاقه اش نام میبرد و البته خواندن قرآن و نماز را نیز آن معجزه ای میداند که همواره به او جان میدهد و خود را بی نماز و قرآن زنده نمیداند. وی مطالعه ی کتابهایی در زمینه ی خداشناسی و خواندن خاطرات را برای درس گرفتن از زندگی به مخاطبان پیشنهاد میدهد.
در ادامه به معرفی دو کتاب منتشر شده از ایشان اشاره میشود.
گنجینه خاطرات
هر انسانی در زندگی دارای سرگذشتی است که بدون شک برای سایرین شنیدنی است و اگر دست به قلم ببرد و سرگذشت خود را روی کاغذ بیاورد، خواندنی نیز خواهد بود. چه بسا درسهایی که از شنیدن و خواندن سرگذشت سایرین گرفته میشود.
کتاب «گنجینه خاطرات» دربردارنده چندین داستان کوتاه با محوریت خاطره و سرگذشتنامه، یکی از کتابهای منتشر شده از خانم « ثریا عرفانیان عبدولا زاده کهن دوامی» میباشد که کار چاپ و نشر آن را «انتشارات ارشدان» انجام داده است. این کتاب برای تمامی سنین مناسب و آموزنده میباشد و نویسنده نوید در دست چاپ بودن کتاب «گنجینه خاطرات ۲» را نیز به مخاطبان میدهد.
فقط خدا سنگ صبورم بود
«با خدا باش، پادشاهی کن
بی خدا باش، هرچه خواهی کن»
این عبارتی است که در صفحه نخستین کتاب «فقط خدا سنگ صبورم بود» نوشته شده است. این کتاب که به نویسندگی خانم «ثریا عرفانیان عبدولا زاده کهن دوامی» نوشته شده است، رمانی است از زبان بانویی که از کودکی تا بزرگسالی خود را با مخاطب در میان میگذارد. این کتاب به تلاش «انتشارات ارشدان» چاپ شده است و در اختیار مخاطبان کتاب دوست و اهل مطالعه در هر رده سنی قرار گرفته است.
بخشی از کتاب:
«هروقت نامهای از مادرم میرسید، هزار بار آن را میخواندم و تا زمانی که با صدای بلند زیر درخت چنار که نزدیک چشمه بود، گریه نمیکردم آرام نمیشدم. قبل از اینکه گریه کنم دوروبرم را نگاه میکردم تا کسی صدای مرا نشنود. تنها یک دوست داشتم که اسمش ایران بود، مدرسه، سرچشمه یا شنا، هر کجا میرفتیم با هم بودیم. تابستانها تفریح بچهها شنا داخل رودخانه بود، که البته دو جایگاه مخصوص برای مردها و زنها داشتیم، که بچهها همراه مادران یا بزرگترها آنجا میرفتند. ظهر که میشد از ننه اجازه میگرفتم تا با ایران و ویدا و لیلا که خواهران ایران بودند برای شنا به رودخانه بروم، بعد هم باید از داداش ابراهیم و اسماعیل اجازه میگرفتم و آنها هم با هزار خط و نشان اجازه میدادند.»
علاوه بر دو کتاب فوق، اثری دیگر از خانم عرفانیان با نام «مهربانو» نیز منتشر شده است.
اخبار مرتبط

ابراهیمیدینانی: سید جلالالدین آشتیانی بسیاری از کتابهای مرده را زنده کرد
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شب سید جلالالدین آشتیانی شامگاه یکشن...

جلیسه: تحلیل نتایج جایزه کتاب سال در کیفیسازی تولیدات مغفول مانده است
ه گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست خبری سی و چهارمین دوره جایزه کتاب سال ج...

معرفی نامزدهای کتاب سال در گروه «هنر»
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی خانه کتاب، از مجموع 2...

غزلخوانی محمدعلی بهمنی در کتابفروشی چتر
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مراسم غزلخوانی محمدعلی بهمنی، شاعر شن...

عدم پذیرش فروش آنلاین کتاب های دیگران
فروش آنلاین کتاب های انتشارات های دیگر در ارشدان انجام نمی شود.
...
قرارداد همکاری ارشدان و رایامارکتینگ
قراردا همکاری بین شرکت رایامارکتینگ و انتشارات ارشدان منعقد شد.
...