آناهیتا نوروزنیا

در مقطعی از زمانه هستیم که صبوری و گذشت رنگ سیاهی پیدا کرده و آدمها در سردرگمی شناخت خود بهسر میبرند. کتاب پیشرو، نیم نگاهی به باور عشق و زندگی دخترانی دارد که میخواهند خودشان را فدای اطرافیان کنند، بی آنکه بدانند ارزشگذاری و شناخت خودشان اولویت همه چیز است.
آناهیتا به قلم آناهیتا
«آناهیتا با آرامش خاطر کنار پنجره اتاقش نشسته بود و محو تماشای بازی بچهها بود؛ می دویدند و فریاد می کشیدند و گاهی هم زمین میخوردند، در این روز آفتابی و با وجود گرمای شدید هوا و این همه سر و صدایی که میآمد او را به یاد خاطراتش میانداخت. یاد بازیهای دوران کودکی، عمو زنجیرباف، هفت سنگ، وسطی، لی لی .... کاش میشد به آن زمان برمیگشت، کاش میشد همه چیز را فراموش میکرد، بیتوجهی به کارها و بیخیال بودن شور و نشاطی را به وجود می آورد که هیچگاه از خاطرش نرفت. همانطور که به بازی بچه ها چشم دوخته بود، ناگاه گنجشکی از شاخه ای به شاخهی دیگری پرید و نظرش را جلب کرد. چند دقیقه ای به حرکات و آزادی پرنده چشم دوخت و این همه زیبایی را شکر گفت. بلند شد و در تختش دراز کشید؛ به سقف اتاقش خیره شد و ذهنش را غرق رپیا کرد ... صدای زنگ تلفن او را به خودش آورد، بلند شد و گوشی را برداشت:
- بله ... الو ... بفرمایید؟
هیچ صدایی نیامد! ناگهان در حالی که گوشی را سرجایش میگذاشت متوجهی صدای نفسی نحیف و آرام شد که آهسته گفت:
- آناهیتا خودتی؟ منم طاها».
آنچه خواندید بخش ابتدایی رمان ۷۵۰ صفحهای «آناهیتا» است. رمانی با مفهوم عشق و گذشت. این رمان به قلم خانم «آناهیتا نوروزنیا» نوشته شده و «انتشارات ارشدان» آن را به چاپ رسانده است. نویسنده این رمان را برای دختران و پسرانی مناسب میداند که مفهوم عشق را کوچک و آسان میشمارند. وی معتقد است، آنها بعد از خواندن این رمان به این باور میرسند که واژه عشق فقط گذشتن و فداکاری است و در سه حرف خلاصه نمی شود و هرکسی مجاز به برداشت خود از مفهوم عشق خواهد بود.
درباره نویسنده
خانم آناهیتا نوروزنیا در تاریخ سی شهریور هزار و سیصد و شصت و هشت در رشت، شهر باران های نقره ای با مردمانی غیور و زیبا متولد شده است. وی دارای مدرک کارشناسی در مهندسی نرم افزار بوده و به عنوان دستیار جراح مشغول به کار می باشد. آناهیتا نوروز نیا، در دوران تحصیل در مقطع ابتدایی و با نوشتن مقاله ای برای روزنامه دیواری و نمایش عروسکی، پی به علاقه مندی خود به نوشتن و استعدادش در این زمینه، برد. او می گوید: «نوشتن برای شهدا و برگزاری جشنواره های هنری، تاسیس موسسه ادبی هنری برای دیده شدن هنرمندان شهرم و اجرای نمایشنامه های تئاتر در استان مرا بیشتر شیفته نوشتن کرد . نویسندگی جزیی از وجود ذاتی من است که با اساتید بنامم به درستی شکوفا شد».
علاوه بر کتاب حاضر، تعداد زیادی نمایشنامه، داستان کوتاه و شعر نیز از ایشان در روزنامه نسیم و سالنهای تئاتر استان، منتظر شده و به نمایش گذاشته شده اند. خانم آناهیتا نوروزنیا خواندن کتابهای اجتماعی را برای مطالعه به مخاطبان پیشنهاد می دهد. او بازی با شن های ساحل را سرگرمی مورد علاقه خود عنوان می کند و در میان ورزش ها نیز ، به بدمینتون علاقه مند می باشد.
اخبار مرتبط

ابراهیمیدینانی: سید جلالالدین آشتیانی بسیاری از کتابهای مرده را زنده کرد
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شب سید جلالالدین آشتیانی شامگاه یکشن...

جلیسه: تحلیل نتایج جایزه کتاب سال در کیفیسازی تولیدات مغفول مانده است
ه گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست خبری سی و چهارمین دوره جایزه کتاب سال ج...

معرفی نامزدهای کتاب سال در گروه «هنر»
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی خانه کتاب، از مجموع 2...

غزلخوانی محمدعلی بهمنی در کتابفروشی چتر
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مراسم غزلخوانی محمدعلی بهمنی، شاعر شن...

عدم پذیرش فروش آنلاین کتاب های دیگران
فروش آنلاین کتاب های انتشارات های دیگر در ارشدان انجام نمی شود.
...
قرارداد همکاری ارشدان و رایامارکتینگ
قراردا همکاری بین شرکت رایامارکتینگ و انتشارات ارشدان منعقد شد.
...