فروغ دیده‌ی شاعری در فروغ دیده‌ی من

برف میبارد مشت مشت

می نوشم چای لب سوز

چرا فکر تو دست از سرم برنمی دارد

نامه‌هايت را پاره کردم

گفته بودی ديگر به سراغم نیا

چطور دلت آمد با ديگری بروی

پس چه شد آن همه ناز و ادا

اکنون من به زاری نشسته ام

برايت مجلس ختم گرفته ام

اما فکر تو ديوانه ام میکند

کاش هر چه زودتر مرگ من فرا برسد

آنچه خواندید دل نوشته ای  به نام برف از سروده های شاعری جوان با نام «سارا زارع» از کتاب «فروغ دیده‌ی من» است. این کتاب در ۶۷ صفحه توسط «انتشارات ارشدان» چاپ شده است و در بر دارنده ی اشعار این شاعر خوش ذوق میباشد.  امید است که این کتاب مورد استقبال مخاطبانی قرار گیرد که به خواندن اشعار شاعران علاقه دارند و شاید انگیزه ای نیز برای سرودن شعر توسط مخاطبانی شود که در خود قابلیت بیان حرفهای دل خود را به شکل شعر در هر قالب و با هر وزنی میبینند.

درباره شاعر:

در روز بیستم از گرمترین ماه سال یعنی مرداد ماه و در سال هزار و سیصد و هفتاد و نه ، در خانواده ای با نام فامیلی زارع، دختری هنرمند دیده به جهان گشود که او را سارا نام نهادند. سارا پس از گذران دوران کودکی و نوجوانی و پس از کسب دیپلم در رشته هنری گرافیک به هنر زیبا و دلنشین قالیبافی روی آورد و در این زمینه مشغول به کار شد. هنرمند خواندن سارا زارع نه به اغراق که شواهد اینگونه نشان میدهند، به طوری که ایشان علاوه بر هنرهای مذکور شهرهایی را نیز سروده است و در همین راستا موفق به چاپ دو کتاب شعر شده است که به جز کتاب حاضر، کتاب دیگر وی با نام نگاه ارغوان نیز در اختیار شعر دوستان و شعر خوانان قرار گرفته است. سارا زارع انگیزه ی خود را برای چاپ کتبش ایجاد انگیزه کردن و روحیه دادن به کتاب خوانان جامعه عنوان میدارد.

وقتی از سارا زارع در مورد سرگرمیهای مورد علاقه اش سوال شد، او از ورزش و نواختن پیانو نام برد و البته ورزش مورد علاقه‌ی خود را نیز فیتنس عنوان کرد. سارا زارع خواندن کتابهای چهار اثر از فلورانس اسکاول شین، قلعه حیوانات و کلکسیونر عطر را به کسانی که اهل مطالعه هستند، پیشنهاد میدهد.