سرگردان در دستان شما

«لبخند با لبهایش عجین شده چهره نه چندان زیبایش که با پوستی به خاکستری پر از لکه های بزرگ مادر زادی موهای هم رنگ پوستش او را انسانی عجیب نشان میدهد. لبخندی زشت نا به هنجارش او را ترسناک، برعکس ظاهرش درونش پر از ضعف ترس است کمی پستی در ذاتش او را آزار میدهد و قوی تر از مهر محبتش در جانش شکل گرفته است. همیشه بلند پرواز و رویایی عاشقانه در سر دارد دلش میخواهد دختر رویاهاش را که دید با یک نگاه عاشقش شود و در رویاهایش امکان پذیر اما واقعیتش تلخ ناگوار تر از این حرفهاست شاید او دو جور انسانی است یکی واقعیت تلخی که در زندگی او است دومی شخصیت او در رویا است.»

آنچه میخوانید بخشی از کتاب «سرگردان» به قلم «مریم مصطفائی» است. این کتاب با صدو چهل صفحه و در شش بخش نگاشته شده است که هر بخش نیز دارای چندین فصل میباشد. این کتاب در قالب داستان و البته داستان مهیجی که هر خواننده‌ ای را جذب کرده و به تفکر وا میدارد. نویسنده در مقدمه ی این کتاب بعد از سخن در مورد احتمال وجود دنیایی نادیده در کنارمان، اینگونه میگوید: «در هر حال چیزهای در دنیا است که ما نمیبینیم نمیشنویم. احساس نمیکنیم. شاید زندگی انسانها این طوری راحت تر باشه و شاید این یک نقص در یک انسان. ولی شاید خود ما هم وجودی نداشته باشیم برای کسایی که ما را نمیبینند حس نمیکنند. من از دنیایی میگم که با هر نفس انسانی شکل میگیرد. از دنیای که از تلخیها و کمی شادی شاید. سردرگمی ایا انسان همیشه سردرگم در دو راهی نیست؟ ایا همه خواستنها همه رویاها همه دردها یک پایان دارد یک حرف دارد. ما انسانها همیشه در حال سفر هستیم نه در دنیای اطراف بلکه در درون خودمون بلکه در دنیایی که میسازیم. همیشه سردرگمیم.»

کار چاپ و نشر این کتاب را «انتشارات ارشدان» انجام داده است. امید است که مورد توجه مخاطبان و خوانندگان قرار گیرد.

درباره نویسنده:

مریم مصطفایی در تاریخ چهار تیر هزار و سیصد و هفتاد و چهار متولد شد. او که اکنون دانشجوی رشته روانشناسی است، با توجه به علاقه اش به نویسندگی اقدام به نوشتن کتاب حاضر و چاپ آن گرفت. او در میان ورزشها به بوکس و باله علاقه مند است و البته سرگرمی مورد علاقه اش نیز تماشای فیلم، مطالعه کتاب و موسیقی میباشد. مریم مصطفایی به عنوان یک نویسنده خواندن کتابهای کلاسیک را برای مطالعه پیشنهاد میدهد.