زمانی که زندگی برای من مانند یک بازی ترسناک بود و نه‌امکان فرار داشتم و نه‌ادامه زندگی و بین زمین‌وهوا معلق بودم، شروع به نوشتن این داستان کردم. این بخشی از یادداشتهای نویسنده‌ی کتاب حاضر است که درآن زندگی به‌یک بازی ترسناک تشبیه شده است.
جیغ طبیعت از دل یک کتاب
زندگی میتواند شبیه یک بازی باشد، گاهی یک بازی شاد، گاهی غمگین و گاهی ترسناک. انسانها بازیگران این بازی هستند و برنده شدن در این بازی و رسیدن به پایانی خوب و موفق به چگونه بازی کردن و در واقع چگونه زندگی کردن بستگی دارد. خانم «پروانه آچکزهی» با همین باور موفق به نوشتن کتابی داستان با نام «جیغ طبیعت» شده است. این کتاب در سه بخش با عناوین: شبح شاد، سرنوشت و مرگ طبیعت نوشته شده است. «انتشارات ارشدان» این کتاب را در سال ۱۴۰۳ منتشر کرده است و بی شک این کتاب جذاب با ایده ی خاص و جدیدی که دارد، میتواند مورد توجه و استقبال خوانندگان قرار گیرد.
بخشی از کتاب:
مکس و مت همزمان به همدیگه شلیک کردن و هر دو روی زمین افتادن . تفنگ رو توی دستم فشار دادم و به جک نگاه کردم شوکه بود. تفنگ روبه طرفم گرفت و اشک هاش از صورتش سرازیر شد دست هاش میلرزید. اِما با ترس گفت: جک!!
جرج داد زد: سریعتر!
با درد فریاد زدم: زود باش جک. شلیک کن.. شلیک کن
جرج و افرادش تفندگ هاشون رو به سمت چهار نفرمون گرفتند تفنگ رو به سمت بالا بردم و گفتم: متاسفم رفیق!
جک لبخندی زد و گفت: انجامش بده!
ماشه رو کشیدم و شلیک کردم چشم هام رو بستم تا نامردی که در حق رفیقم کرده بودم رو نبینم.
درباره نویسنده:
خانم پروانه آچکزهی در تاریخ یک فروردین هزار و سیصد و هشتاد و شش متولد شده است. او تا به حال در مقطع دهم رشته ادبیات انسانی تحصیل کرده است و به عنوان تتو آرتیست نیز به فعالیت مشغول است. پروانه آچکزهی علاوه بر به اشتراک گذاشتن احساسات خود در کنار علاقه اش به نویسندگی و کشیدن نقاشی به عنوان سرگرمیهای مورد علاقه اش، با این تصور که بسیاری از انسانها زندگی سختی را میگذرانند و به منظور ایجاد انگیزه در این افراد اقدام به نوشتن کتاب حاضر کرده است. او معتقد است که در این دسته از افراد این امید باید ایجاد شود که اگر فکر میکنند کسی برای گوش دادن به حرفهایشان نیست، آنها را روی کاغذ بیاورند تا سایرین آنها را خوانده و با نوشته هایشان ارتباط برقرار کنند. ایشان به عنوان فردی آگاه در زمینه مطالعه و نوشتن، خواندن کتابهای روانشناسی و انگیزشی را به مخاطبان و اهالی مطالعه پیشنهاد میدهد.
جالب است بدانید که وقتی از پروانه آچکزهی سوال شد که به چه ورزشی علاقه مند است، او عنوان کرد که به ورزش بوکس علاقه زیادی دارد.
پروانه آچکزهی این کتاب را به خانواده اش و دوستی تقدیم میکند که میگوید بدون او نه خودش وجود داشت و نه کتاب پیش رو.
