مشخصات اثر

شمسی زنی مهربان و عاشق، به امید زندگی‌ای توأم با عشق و دلدادگی به زندگی بهزاد پا می‌گذارد غافل از آن‌که زندگی پر فراز و نشیبی در انتظار اوست و برای او پاداش عشق و فداکاری، تنها خوشبختی و سعادت نیست.

رمان با توصیف لحظات شاد و توام با سرخوشی زنی آغاز می‌شود که با پیشنهاد ازدواج مردی به نام بهزاد موافقت کرده و مقدمات ازدواج و زندگی مشترک‌شان را فراهم می‌کند. با عشق و امید در آستانۀ اردواج با مردی است که فکر می‌کند، باید با امید به خداوند و عشق به او در انتظار سعادتی ابدی باشد. داستان با ازدواج عاشقانۀ او و بهزاد ادامه می‌یابد اما آرام آرام مسائل و مشکلاتی در زندگی‌شان پدید می‌آید که هر کدام مثل زخمی بر روح او کارگر می‌شود. شمسی شخصیت اصلی داستان با تمام ان رنج‌ها با مهربانی و فروتنی مواجه می‌شود و برای خاطر بهزاد فداکاری و از خودگذشتگی می‌کند اما گویی نتیجۀ تمام این رنج‌ها و فداکاری آن‌چه که او تصور می‌کرده، نبوده است....

بریده‌ای از متن داستان:

« ........  هراسی  پنهانی  از  وارد  شدن  به  اتاق  ساده  و  کوچکی  که  آغاز  یک  راه  طولانی  بود  در  دلم  وجود  داشت.  دو رکعت  نماز  شکر با  لباس  سفید و تور و چادر  سفید  مخصوص ، قشنگ ترین  نیایش  عمرم  شد. با  گرمای  دست  مهربانش  به  خود  آمدم و به  یادم  همیشه  خواهد  ماند که  گفت  مثل  فرشته ها  شدی، همچنان  پاک و معصوم و زیبا ودوست داشتنی. کلام  آرام  و  نجوا گونه اش  که  داستان  دلدادگی  را  در گوشم  زمزمه  می کرد، مثل  یک  لالایی  آرام بخش  شد. تمام  قول  و قرار ها  رو  یک بار  دیگر  گفتیم و مُهر  بِوسه ی عشق  را  پای  آن  حک  کردیم ... »

مست ودیوانه اثری است دربارۀ رنجی تحمیل شده به زنی که در تلاش است برای شادی، عشق و سعادت در زندگی زناشویی‌اش از هیچ گامی دریغ نکند. زنی تحصیل کرده و نجیب که انسانیت و مهربانی را سرلوحۀ خویش قرار می‌دهد اما جبر فرهنگی جامعه از او نه تصویر موجودی فداکار برای همسر و زندگی‌اش، که تصویر زنی مظلوم و درمانده و ناتوان که رنج را به مثابه تنها راه پیش رو تاب می‌آورد، می‌سازد. داستان را می‌توان انعکاسی دانست از رنجی که زنان زیادی در جامعه متحمل آن هستند. رنجی که نتیجۀ باور غلطی، است که این زنان، نه از روی عشق و گذشت و انسانیت که از سر بیچارگی و درماندگی چاره‌ای به جز تاب آوردن شرایط موجود ندارند. مست و دیوانه داستانی با درون‌مایه‌ای زنانه اما نه صرفا برای زنان است. داستان تلاشی بوده برای گفتن از مسائلی که گاه نه زنان که مردان نیز متوجه آن نیستند و به اشتباه تعبیرش می‌کنند. این داستان را می‌توان واگویه‌ای از آسیب‌هایی فرهنگی و اجتماعی در روابط انسانی افراد جامعه دانست. نویسنده خود بر این باور است که فداکاری برای.. متفاوت از فداکاری به خاطر... کسی است. انعکاس این باور نویسنده را در داستان مست ودیوانه نیز می‌توان به خوبی شاهد بود. آن‌چه که شخصیت اصلی زن با آن مواجه است و برای خواننده در گره‌های داستانی نمود دارد، مشکلات و مسائلی است که همگی به گونه‌ای با مفهوم گذشت و فداکاری آن هم از نوع زنانه‌اش مرتبط هستند. در طول داستان خواننده از خود سوال می‌کند، من در این شرایط چه می‌کردم و آیا فداکاری و گذشت به مثابه یک فضیلت اخلاقی تا چه میزان درک شده و قدر دانسته می‌شود. داستان با سبکی ساده و سهل برای مخاطبش نگاشته شده و نویسنده در تلاش بوده است رنج شمسی شخصی اصلی داستان را در کلمات و جملات داستان، همانند آینه‌ای منعکس نموده و او را همراه خود سازد.

آقای غلامرضا  نامور یکی از ناشرین کتاب مست و دیوانه در مورد کتاب می‌گوید:

« مست و دیوانه، داستان زن تحصیلکرده‌ای است که در ازدواجش رنج بسیار می‌کشد. در طول کتاب خواننده همراهش می‌شود و شیفتۀ توانایی و عشق و گذشتش می‌شود. غلبۀ او بر مشکلات و توانایی‌اش برای شروعی دوباره ستودنی است و می‌تواند الگویی باشد برای هزاران زن مثل او. کتاب صدای زن ایرانیست. باید نوشته می‌شد. باید شنیده می‌شد. »

رمان مست و دیوانه، مبتنی بر واقعیت می‌باشد اما نویسنده بدلیل حفظ راز و امانت داری، تمام اسامی و نام کاراکتر‌های داستان را تغییر می‌دهد و حتی نام خود را بر شخصیت اصلی داستان می‌گذارد تا گوینده‌ی داستان  همچنان راز بماند.

شمسی علیرضایی با نام هنری « ستایش » نویسنده و نقاش متولد تهران است. تحصیلات دانشگاهی وی در مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسی هنر با گرایش طراحی و نقاشی است. وی چندین نمایشگاه و گالری نقاشی در تهران و سایر شهرستان‌های ایران بر پا کرده است و در چند نمایشگاه  آثار هنری گروهی در لندن نیز شرکت داشته است. وی چند سال در موقعیت مدیر و دبیر کمیسیون امور بانوان، در دو استان تهران و مرکزی ( تهران و شهرستان ساوه ) فعالیت گسترده‌ای در زمینه‌های کار و اشتغال، امور فرهنگی، هنری و حقوقی زنان داشته است و گامهای موثری نیز در ایجاد بیش از دوازده « NGO » به منظور آموزش و آگاهی‌رسانی، خود باوری و اشتغال به کار جوانان و نیز بانوان اعم از خانه دار و بانوان « خود  سرپرست »، « بد سرپرست »، « بی سرپرست » و همچنین  تصحیح نگرش جامعه نسبت به زنان ، برداشته است. او مقالاتی چند با موضوعات هنر و همچنین موضوعاتی در خصوص « زنان » به نگارش  در آورده است.

شمسی علیرضایی علاوه بر کتاب نفیس « سیمرغ » کتاب‌های دیگری چون کتاب رمان مست و دیوانه نگاشته است که  تا  چاپ سوم آن نظر خوانندگان آن را بخود جلب نموده است. از آثار دیگر او : کتاب داستانی « راز چشمان او » و کتاب « گذشتم از تو » می‌باشد. ضمنا کتاب «  وُ من »  از نگارش و تالیف همین نویسنده و هنرمند است. این کتاب در مورد  « نقش و حضور زن  با رویکرد‌های متفاوت » در اجتماع و دین‌هاست. تصویر روی جلد تمام این کتابها ، با آثار نقاشی این هنرمند ، تزیین گردیده است. تمام کتاب‌های این نویسنده به زبان انگلیسی ترجمه گردیده و به چاپ رسیده اند.

شمسی علیرضایی (ستایش)

آدرس ایمیل نویسنده: alirezaei.s@yahoo.com

مرکز فروش کتاب :

موقت :

09192272417

09912642052

دفتر اصلی: قاسمی

و : مرکز فروش انتشارات ارشدان
 

The work specification                                     

Shamsi is a kind and lovesome woman, she enters Behzad’s life with the hope that she will experience the life filled with love and attachment, regardless of knowing that she will face with the life in which so many predicaments and difficulties embedded within it and for her the reward of love and sacrificing is not just prosperity and happiness.

The novel begins with describing happy moments and a euphoric woman who has agreed with the Behzad’s intention for marrying her and provides the arrangements concerned with their marriage and matrimonial life. She is on the verge of marrying the man hopefully and amorously who contemplates that she should expect an eternal prosperity by loving him and trusting God. The story continues with the matrimonial life which have formed between her and Behzad. But difficulties and predicaments appear in their lives gradually that each of which like a grief affected her soul. Although Shamsi; the main character of the story, carries the griefs to great extent, she treats with kindness and humbleness and sacrifices and devotes herself for the sake of Behzad, unlike what she imagined, in spite of all the griefs and sacrifices the result was in vain….

A part of the story text:

“……There was a hidden fear in my heart because of entering the simple and small room that was the beginning of a long route. Two-Rakat prayer of gratitude with white dress and white and special gossamer and veil became the most beautiful prayer during my lifetime. I came to my sense by touch of his warm hands and always it will stick in my mind that he said to me: “you became like angels as well as, immaculate, lovely and beautiful”. His gentle and whispering voice that crooned the attachment story into my ears, turned into a soothing cradlesong. We reviewed all the promises we had made once more and endorsed a kiss of love beside it as well….”.

The Drunk and The Insane is a work about the grief imposed on a woman who makes attempts to try every way in order to reach and gain happiness, love and prosperity during her matrimonial life. She is an educated and virtuous woman who pays attention to humanity and kindness in her life, but cultural determinism of the society pictures her not only as a woman who is a devoted person for her spouse and life but also as an oppressed, helpless and impotent woman who tolerates grief as the only current way. The story can be considered as the reflection of grief that many women experience it in the society. The grief that is the result of misconception, in other words, it is not true that these women don’t have other choices but tolerating the status quo out of love, sacrificing and humanity but it is due to desperation and helplessness.  The Drunk and The Insane, is a story with womanish theme but not merely for women. The story attempted to say about the issues that both women and men don’t realize it and misinterpret it. This story can be considered as a quotation which focuses on cultural and social harms in human relations of individuals in the society. The writer, herself believes in sacrificing for….. is different from sacrificing for the sake of …. Someone. The reflection of this belief of the writer can be seen in the story titled The Drunk and The Insane completely. What the main character has been faced with it and appeared in the story node for the reader is related to the problems and issues that all of them concerns with the concept of womanish sacrificing and devotion to some extent. Throughout the story, the reader asks himself that what I did in this condition and to what extent sacrificing and devotion have been comprehended and appreciated as an ethical virtue. The story has been written with simple and understandable style for the reader and the writer has made attempt to reflect the Shamsi’s grief; the main character of the story in the words and sentences of the story like a mirror and accompany her.

Mr. Gholamreza Namvar; one of the publishers of the book named The Drunk and The Insane points out about the book:

“The Drunk and The Insane is about the story of an educated woman who suffers from throughout her marriage abundantly. Throughout the story, the reader accompanies her and is avid for her ability, love and sacrificing. As she overcomes her problems and applies her ability for renovating can be considered as an admirable act and it can be deemed as a paradigm for thousands of women like her. The book refers to the words of an Iranian woman. It must be written. It must be heard.”

The novel of The Drunk and The Insane is based on reality but the writer changes all the names and characters names of the story because of trustworthiness and secret keeping and even uses her name as the main character of the story in order to keep the narrator of the story as a secret as well.

Shamsi Alirezaei who has known by the pseudonym of “Setayesh” is a writer and painter that is born in Tehran. She received her BA degree in English Translation and the art with the field of (design and painting). She has run several exhibitions and painting galleries in Tehran and the other cities in Iran and she has participated in many exhibitions of group art works in London. She has worked expansively as a manager and actuary of women affairs commission in two province of Tehran and Markazi (Tehran and Saveh) in the domain of employment, cultural, art and legal affairs of women and she has done important measures for establishing twelve “non-governmental organizations” due to educating, informing, self-esteem, and recruiting young people and as well as housewives “self-headed women household”, “irresponsible women caretakers”,” headless women” and also reforming the approach of society to women. she has written many articles in the domain of art and other subjects as “women”.

Shamsi Alirezaei has written other novel books like The Drunk and The Sane in addition to valuable book as “Simorgh” that it has drawn the attention of readers until its third edition. It can be referred to other her works as “the secret of her eyes”, and the book “I gave up on you”. Moreover, the book “woman” has been written by this artist and writer.  This book is about “the role and the presence of the woman with a different approach” in society and religions. The printed picture on the cover of all these books has been decorated with art works of this artist. All books of this artist have been translated into English language and published.

Shamsi Alirezaei (Setayesh)

The email address of the writer: alirezaei.s@yahoo.com

The center of bookstore:

Temporary phone numbers:

0919 2272417

09912642052

The main office: Ghasemi

And: the center of selling Arshadan publications: