هیچ کجای دنیا خانه پدری نمی شود خانه ای که در نهایت سادگی و سنتی بودنش شادترین نقطه دنیاست : با پنجره های قدیمی.......

36000 تومان

ریشه جرم و جنایت را می توان تا سپیده دم تاریخ بشری به واپس برد. از آن هنگامی که آدم و حوا به علت ارتکاب عمل نهی شده ای چون خوردن گندم یا سیب از بهشت......

18000 تومان

دیگر نیستم که دلتنگ کسی شوم حـتی دیگـر نیستم که دلتنگ خـودم شوم گفتـه بودم نبایـد عاشقت شد گفته بودم نباید دوستت داشت ولی این را هم گفته بودم که فقط باید در خیالات به تو نگاه کنم......

25000 تومان

گاهی اوقات ستاره های آسمان شبت جوری خاموش می گردند که ناگهان سر تا سر وجودت پر از خالی می شود .پوچی و سردرگمی ........

راس ساعت مقرر روز دوشنبه، کلاس درس جان با حضور تمامی دانشجویان آغاز شد. جان با لبخند گفت اکثر تاریخ نویسان غربی سعی فراوان کرده اند که دوره رنسانس را سپیده دم آزادی بنامند .......

این رمان را برای جوانان غیور سرزمینم نوشتم تا با عشقی ماندگار به تمامی آنها تقدیم کنم .. کتاب در قالب داستانی بلند ، شامل ساختاری متشکل از مضامین تاریخی ، فلسفی، اجتماعی و علمی ........

دلتنگی را نیز و با تمام وجود و در نهایت یادآوری و حسرت زندگی کرده ام و می کنم ، آری اکنون که اوضاع و شرایطم همین است در واقع یک سبکی از زندگی کردن است ......

20000 تومان

در حیاط جمع شدیم همان حیاطی که اسم مرا در آن انتخاب کردند، همان حیاطی که بهترین خاطرات را در خود داشت. البته باغچه کوچکتر شده بود و دیگر حوض نداشتیم ، اما گرمای عشق پر محبت پدر و نوازش های آرامش بخش مادر، هنوز به شیرینی قبل بود ......

ای خدای با شکوه چه بگویم و چه می توان گفت که زبان قاصر است از وصف جلال و عظمت تو. چه بگویم از عشق و محبت تو چگونه بسرایم سرود ستایش تو را ای همدم تنهایی های من انگاه که گریستم اشکانم را پاک کردی زمین که خوردم دستم را گرفتی و نوازشم کردی نا امید که شدم گفتی که نگران نباش........

15000 تومان

باران شدیدی می بارید مهران در آن موقع پسر بچه ای ده ساله مودب باهوش و درخوان بود بعد از اینکه از مدرسه تعطیل شد به خانه شان بازگشت در آن باران پاهای مهران خیس شده بود .......

من می مانم یک لیوان پر از نوشیدنی و یک خانه درختی در میانه ی آسمان و زمین و کاغذهای سپیدی که به سیاهی نشسته اند خانه ی درختی چقدر اسرار آمیز است ...

20000 تومان

در را پشت سرش بست و در حالی که سعی میکرد اشکهایش را کنترل کند، وارد خیابان شد. هوا تاریک شده بود و خیابان خلوت. صداي قدمهایش سکوت مه آلود سرد پاییزي را در هم میشکست و گاه گاهی با صداي خش خش برگی بهم میآمیخت. مقصدي براي رفتن نداشت. بیهدف خیابانها را طی میکرد. فکرش مشغول بود و افکار گوناگون ذهنش را به مرز انفجار رسانده بود. سردش شد. کمربند پالتویش را کمی محکم کرد. نور چراغهاي کافهاي نظرش را جلب کرد؛...

38000 تومان

هیچ کجای دنیا خانه پدری نمی شود خانه ای که در نهایت سادگی و سنتی بودنش شادترین نقطه دنیاست : با پنجره های قدیمی.......

36000 تومان

ریشه جرم و جنایت را می توان تا سپیده دم تاریخ بشری به واپس برد. از آن هنگامی که آدم و حوا به علت ارتکاب عمل نهی شده ای چون خ...

18000 تومان

دیگر نیستم که دلتنگ کسی شوم حـتی دیگـر نیستم که دلتنگ خـودم شوم گفتـه بودم نبایـد عاشقت شد گفته بودم نباید دوستت داشت ولی این را هم گفته ...

25000 تومان

گاهی اوقات ستاره های آسمان شبت جوری خاموش می گردند که ناگهان سر تا سر وجودت پر از خالی می شود .پوچی و سردرگمی ........

81500 تومان

راس ساعت مقرر روز دوشنبه، کلاس درس جان با حضور تمامی دانشجویان آغاز شد. جان با لبخند گفت اکثر تاریخ نویسان غربی سعی فراوان کرده اند که دوره رنسانس را ...

81500 تومان

این رمان را برای جوانان غیور سرزمینم نوشتم تا با عشقی ماندگار به تمامی آنها تقدیم کنم .. کتاب در قالب داستانی بلند ، شامل ساختاری متشکل از مضامین ت...

40000 تومان

دلتنگی را نیز و با تمام وجود و در نهایت یادآوری و حسرت زندگی کرده ام و می کنم ، آری اکنون که اوضاع و شرایطم همین است در واقع یک سبکی از زندگی کردن است...

20000 تومان

در حیاط جمع شدیم همان حیاطی که اسم مرا در آن انتخاب کردند، همان حیاطی که بهترین خاطرات را در خود داشت. البته باغچه کوچکتر شده بود و دیگر حوض نداشتیم ،...

18000 تومان

ای خدای با شکوه چه بگویم و چه می توان گفت که زبان قاصر است از وصف جلال و عظمت تو. چه بگویم از عشق و محبت تو چگونه بسرایم سرود ستایش تو را ای همدم تنه...

15000 تومان

باران شدیدی می بارید مهران در آن موقع پسر بچه ای ده ساله مودب باهوش و درخوان بود بعد از اینکه از مدرسه تعطیل شد به خانه شان بازگشت در آن باران پاهای م...

17000 تومان

من می مانم یک لیوان پر از نوشیدنی و یک خانه درختی در میانه ی آسمان و زمین و کاغذهای سپیدی که به سیاهی نشسته اند خانه ی درختی چقدر اس...

20000 تومان

در را پشت سرش بست و در حالی که سعی میکرد اشکهایش را کنترل کند، وارد خیابان شد. هوا تاریک شده بود و خیابان خلوت. صداي قدمهایش سکوت مه آلود سرد پاییزي ر...