درماندگی و عجز را در نگاه او که در زباله وخاکروبه های پوچ و بی ارزش شهر تقلا میکردیدم....

فراز و نشیب های سفر، مهیج و حیرت آور است، و قصد و نیتی که داری از خود سفر برتر است....

40000 تومان

بهرام که از صغری کبری چیدن های دکتر، حوصله اش سر رفته بود؛ بلند شد و همانطور که داشت با بدعنقی...

روبر تو آراگون :«هر چیزی که سرنوشت را می سازد،روح را نیز تسخیر آن می کند و تا زمانی کهعقربه ها ی ساعت در حال گردش است، روح ما نیز به سمت سرنوشت جاری است. هیچ چیز بدون عشق ،شعله آتش را در چشمان هیچ کس نمایان نمیکند.......

حدود پنج ماه از شروع جنگ تحمیلی میگذشت و سایه ی خوفناک جنگ، ِ زندگی طیف وسیعی ازجامعه را تحت شعاع خود قرار داده بود .نگرانی مردم از عواقب این نبرد ناجوانمردانه.......

60000 تومان

فقط چند قدم مانده بود ولی نمی دانم چه شد که منصرف شدم! یعنی دو ِدل شدم،برایچند صدم ثانیه .......

25000 تومان

در یکی از همان روزهای شیرین کودکی گوهرشاه آمد و مهمان آن خانه شد و خیرُنثّا .......

15000 تومان

تمام صخره های سنگی زير آب رفته بود. زن روی بلندترين تخته سنگ ايستاد...........

آنجا منطقه سرخ پوستان بود و هنگامی که چرخ واگن ما شکست، هیچکس در کاروان برای کمک توقف نکرد ، انها به راهشان ادامه دادند ......

90000 تومان

اولین جرعه از فنجان قهوه ام را قورت دادم و گرمای فنجان از بیرونی ترین سلولهای دستم ......

ازهمه ی هیاهوها خسته و به دنبال آرامش، به بلندترین قله ی سکوت پناه میبرد و در تنهایی خودش به تماشای ماه مینشیند......

30000 تومان

در دلم صد بار با خودم گفتم: "مریم من را ببخش." حسی در من آرام آرام رشد می کند. حس نفرت از هر کسی که می توانست برای مریم کاری بکند و نکرد. از خودم هم بدم می آید، از این همه مدت بی خبری از مریم........

20000 تومان

درماندگی و عجز را در نگاه او که در زباله وخاکروبه های پوچ و بی ارزش شهر تقلا میکردیدم....

35000 تومان

فراز و نشیب های سفر، مهیج و حیرت آور است، و قصد و نیتی که داری از خود سفر برتر است....

40000 تومان

بهرام که از صغری کبری چیدن های دکتر، حوصله اش سر رفته بود؛ بلند شد و همانطور که داشت با بدعنقی...

70000 تومان

روبر تو آراگون :«هر چیزی که سرنوشت را می سازد،روح را نیز تسخیر آن می کند و تا زمانی کهعقربه ها ی ساعت در حال گردش است، روح ما نیز به سمت ...

100000 تومان

حدود پنج ماه از شروع جنگ تحمیلی میگذشت و سایه ی خوفناک جنگ، ِ زندگی طیف وسیعی ازجامعه را تحت شعاع خود قرار داده بود .نگرانی مردم از عواقب این نبرد...

60000 تومان

فقط چند قدم مانده بود ولی نمی دانم چه شد که منصرف شدم! یعنی دو ِدل شدم،برایچند صدم ثانیه .......

25000 تومان

در یکی از همان روزهای شیرین کودکی گوهرشاه آمد و مهمان آن خانه شد و خیرُنثّا .......

15000 تومان

تمام صخره های سنگی زير آب رفته بود. زن روی بلندترين تخته سنگ ايستاد...........

60000 تومان

آنجا منطقه سرخ پوستان بود و هنگامی که چرخ واگن ما شکست، هیچکس در کاروان برای کمک توقف نکرد ، انها به راهشان ادامه دادند ......

90000 تومان

اولین جرعه از فنجان قهوه ام را قورت دادم و گرمای فنجان از بیرونی ترین سلولهای دستم ......

25000 تومان

ازهمه ی هیاهوها خسته و به دنبال آرامش، به بلندترین قله ی سکوت پناه میبرد و در تنهایی خودش به تماشای ماه مینشیند......

30000 تومان

در دلم صد بار با خودم گفتم: "مریم من را ببخش." حسی در من آرام آرام رشد می کند. حس نفرت از هر کسی که می توانست برای مریم کاری بکند و نکرد. از...