کتاب امپراتوری خِرَد به طور فشرده در 9 فصل تاريخ ايران را بر اساس نوشته‌هاي رايج و به دور از مطالب اسطوره‌اي از آغاز دوران مادها تا زمان حال بيان کرده است و سعي نموده تا روندي منطقي از حوادث در تشابهات تاريخي را در آن نمايان سازد.

نويسنده کتاب مايکل آگزوُرثي با ادبيات و عرفان ايراني آشنايي دارد و به فرهنگ ايران زمين علاقمند است و به‌طور کلي نظري مثبت و دوستانه نسبت به ايران و ايراني دارد. اين کتاب دومين اثر اوست.

از اين رهگذر مي‌توان فهميد که نويسنده اصولاً به تاريخ معاصر ايران علاقه دارد و جالب اينکه هيچگاه در نوشته‌هايش از هيچ دوره‌اي به طور کلي انتقاد ننموده است و تمامي تحولات گذشتة ايران را جزئي از روح آرمان‌گراي ايراني مي‌داند که در طي هزاران سال تقريباً بدون تغيير باقي مانده است. ايران از ديدگاه او حوزه‌اي بزرگ‌تر از فلات کنوني ايران است که شامل بخش‌هاي وسيعي از آسياي ميانه، قفقاز، افغانستان، بخش‌هايي از پاکستان، ميان رودان (عراق امروزي) و فلات آناتولي (ترکية امروزي) مي‌باشد. او در نوشته‌هايش به صراحت بيان نموده است که در بُرهه‌هايي از تاريخ که نامي از ايران به عنوان يک کشور واحد ديده نمي شده است، اين روح به حيات خود ادامه داده و به بيان ديگر مردماني که در اين حوزة فرهنگي ( که عمدتاً بخش اصلي ايران پيش از اسلام به خصوص در عصر ساساني را شامل مي‌شد) به دور از مسائل سياسي و حکمراناني که گاه محلي و گاهي بيگانه بودند، با يکديگر کمافي السابق در حال تبادل‌هاي فرهنگي، قومي و تجاري بوده‌اند و اين هنر روح و خرد ايراني است که در نهايت تمام مهاجمان و اشغال‌گران را هم ايرانيزه مي‌نمايد و اين کشور را در طي هزاران سال گذشته به صورتي استوار نگه داشته است؛ به طوري که حتي در عصر استعمار قرن نوزدهم و امپرياليست قرن بيستم و در تمام دوران جنگ سرد و پس از آن هيچ نيرويي نتوانست اين کشور را در معادلات خود در منطقه و جهان اسلام ناديده بگيرد.