چند ساله دوست دارم بنویسم، یکی از آرزوهامِ کتابی بنویسم و چاپش کنم. دوست دارم کاری که بهش علاقه دارم، انجام بدم. خاطرات خود و اطرافیانم را قلم بزنم و به تصویر بکشم.

علاقه‌مندم خوانندگانم صبور باشن و حس مشترکی با نوشته هام داشته باشن. می خوام ساده بنویسم. چون هرچی ساده‌تر بیان بشه، بیشتر به دل می شینه و حس می شه، خواستم مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه بنویسم. شاید روزی، شخصی، جایی چاپش کنه و شاید خوانندگانی داشته باشه. به امید روزی که کتاب‌خوانی در کتابخانه‌ای و یا کتاب‌فروشی، دستش به طرف کتاب من دراز بشه و اونو بخونه و به دلش بشینه. به امید آن روز.