من تدوین این کتاب را در بهار سال 2011 به پایان رساندم. این مباحث باعث شد تا کتاب حاضر را به تحریر در بیاورم تا بدین ترتیب این مبحث را به خوبی به پایان برسانم. هیچ روزی را بدون دشواری­های حرفه­ای و طاقت­فرسا نگذراندم و درآمدی از این راه نصیب من نشد و یا قدرت و ثروتی برای خود نیاندوختم. حتی با وجود سیاست­های ملی و فقدان طرح­های بلند­مدت در برنامه و مباحث حساس تاریخی از جمله بودجه سیاست انرژی و آموزش و پرورش بر تلاش و تداوم من تاثیری نداشت. کتاب من دارای نقطه نظرات متعددی از جمله پیام­های فراوانی می­باشد: که بحران­های طاقت­فرسا و طولانی و ساختاری را در چرخه­ی مقرر نشان می­دهد ترفندهای دهن­پر­کن کوتاه­مدت و گذرا مانند منابع مالی (بودجه) شیوه­های کمیت­پذیر که توسط فدرال ارائه شده و معافیت­های موقت مالیاتی نیز نتوانست شرایط وخیم اقتصاد آمریکا را نجات دهد و این شیوه­ها غالبا با شکست مواجه شدند به عنوان یک عضو جامعه نیازمند چاره­جویی‌های عمیق‌تر و علت‌یابی ریشه­ای مشکلات خود می­باشیم.