بررسی نقش MicroRNA-192 در تشخیص بیماری AML
- ناشر: آموزشی تألیفی ارشدان
- نویسنده: ریحانه افشردی
- زبان: فارسی
- تعداد صفحه نسخه مکتوب: 90
- شابک: 978-622-08-1299-9
- سال نشر: 1400
- قیمت نسخه مکتوب: 235000 تومان
توضیحات:
لوسمی میلوئیدی حاد (AML) شایعترین فرم لوسمی حاد در چند ماه اول زندگی است، اما در طول کودکی و نوجوانی حدود یک سوم لوسمیهای حاد را تشکیل میدهد. در میانسالی و سنین بالای زندگی با متوسط سنی 60 سال، شایعترین شکل لوسمی حاد است و شیوع این بیماری در هر 000/100 نفر از افراد بالای 60 سال، 10 نفر است. ویروسها، اشعه، شیمیدرمانی سیتوتوکسیک، بنزن و مصرف سیگار شیوع این بیماری را بیشتر میکنند. اما در اغلب موارد، بیماران به هیچیک از عوامل مذکور ارتباطی نداشتهاند.
شروع AML اغلب شبیه به عفونت حاد است و نشانههای نارسایی گرانولوسیتی توأم با زخم در غشاهای مخاطی (مخصوصاً دهان و حلق) و تب را به همراه دارد. بزرگ شدن غدد لنفاوی، طحال و کبد شدید نیست. ناتوانی شدید و ضعف عمومی ممکن است وجود داشته باشد. سیر بیماری در موارد درماننشده بهسرعت پیشروی میکند.
اخیراً در طبقهبندی AML، معیارهای متعددی در نظر گرفته میشود، شامل: تشخیص ناهنجاریهای سیتوژنتیکی اکتسابی راجعه مرتبط با انواع خاص، تاریخچه فاکتورهای مستعدکننده (درمان سیتوتوکسیک قبلی)، ارتباط با MDS یا ناهنجاریهای مرتبط، و طبقهبندی مورفولوژی برای مواردی که هیچیک از اطلاعات بالا در مورد آنها صدق نمیکند. در این رویکرد، تعیین مورفولوژی، سیتوژنتیکها و ایمونوفنوتایپ هر مورد، لازم و یا حداقل کمککننده هستند. با پیشرفتهای انجامشده در سیتوژنتیکهای ملکولی و FISH و با استعمال گسترده آنها و سایر روشها، احتمالاً، بیشتر موارد درنهایت براساس ناهنجاریهای ژنتیکی دستهبندی میشوند. اطلاع از این تغییرات بسیار مهم است چرا که درمانها ممکن است براساس مسیرهای بیوشیمیایی یا حتی اختلالات اسیدهای نوکلئیک، هدفمند شوند.
گروه FAB، دستورالعملهایی را در سال 1976 برای طبقهبندی لوسمیهای حاد منتشر نمود و سپس معیارها را برای طبقهبندی اصلاح کرد. این اصلاحات براساس مورفولوژی سلولها در گسترشهای خون محیطی و مغز استخوان رنگآمیزی شده با رنگهای رومانوفسکی و واکنشهای سیتوشیمی مکمل یا سطوح لیزوزیم سرم انجام شد. این معیارها توسط طبقهبندی فعلی WHO جایگزین شدهاند، اما اصول مورفولوژی همچنان باقیمانده و معیارهای FAB برای تعیین زیرگروه AML، مشخص نشده (AML, NOS) اساسی هستند.
تشخیص AML مستلزم حضور 20 درصد بلاست در مغز استخوان یا خون است. معمولاً میلوبلاستها دارای هسته مرکزی با کروماتین ظریف، غیرمتراکم و اغلب همراه با هستکهای مشخص هستند (معمولاً 3 تا 5)، اما سیتوپلاسم متغیر داشته و ممکن است تعدادی گرانول سیتوپلاسمی داشته باشند. میلوبلاستهای اولیه با منوکلونال آنتیبادیها بر علیه آنتیژنهای میلوئید شناسایی میشوند. (MPO, CD13, CD33, CD117). میلوبلاستهای بالغتر با استفاده از واکنشهای سیتوشیمیایی با آنزیمهای مربوط به گرانولوسیتها نیز شناسایی میشوند مانند روشهای میلوپراکسیداز (MPO)، سودان بلاک – (SBB) B و کلراستات استراز (CAE)، هرچند غالباً سنجشهای فلوسایتومتری در تشخیصهای کنونی مورداستفاده قرار میگیرند.