شکرستان لبانم تلخ شد! این روزها، میگذرد ،همان طور که باید دیر به این دل شکستگی ها رضایت میشود داد......

طوفان اگر ساکن بدی گردان نبودی آسمان زان موج بیرون از جهت هم غم بخور هم غم مخور ...

راز این باران را عطر تو فاشش کرد بی رمق می بارد بر تن بی جانم ......

راه مرا مانع شدی من از کنارت می روم تو از کجا رد می شوی تا از همان جا بگذرم اشکی که از درد و غم است از چشم هایم می چکد.......

...

می کنم آغاز دفتر را به نام کردگار او که باشد برجهان، عالم و آموزگار ......

ببین در بین آدم ها که گندم عاقبت نان شد گناه در گوشه ای خلوت میان رزق نمایان شد همان گندم که آدم خورد و آغاز گناهان شد...

...

پاییزی که با خود بوی دلتنگی به همراه دارد با خود باران و خنکای نسیم پاییزی که با خود رنگ های خزان رویسنگ فرش خیابان ها به نمایش می گذارد ...

شب این کلمه دو حرفی چه قدرتی دارد وقتی می آید همه چیز تو می شوی ...

نغمه السادات فارغ التحصیل کارشناسی ارشد فیزیک است . ایشان از سال 1382 سرودن شعر را آغاز کرد و از همان زمان به نقاشی مینیاتور روی آورد . ایشان تاکنون چهار نمایشگاه نقاشی (به صورت گروهی و انفرادی) برگزار کرده است. " نغمه" اولین مجموعه شعر ایشان و شامل 30 شعر است. ...

مختصراین قصه ویرایش کنم o قصه ای پیر است پیرایش کنم o روز اول زیر گنبد کبود o خالقی تنها بد و خلقی نبود ......